اخبار روز
  » گزارش وبلاگي از مراسم عروسي پسر احمدي‌نژاد

  » 
نويسندگان وبلاگ
آمار و امكانات
تعداد بازديدها:

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 170
بازدید ماه : 345
بازدید کل : 161724
تعداد مطالب : 210
تعداد نظرات : 15
تعداد آنلاین : 1

طراح قالب

Template By: NazTarin.Com


درباره وبلاگ
سپاس بسیار ایزد والا مقام را که مدد کرد بنده ی حقیر وظیفه ی خطیر اطلاع رسانی را به دوش کشم و قلم را که حرمت همه ی قلم زنان است در دست گیرم و پرچم راستی را بر بلندای همین قلم برافراشته کنم
پيوند هاي روزانه
آرشيو مطالب
لينك دوستان

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

»  تقدیم به تنها عشقم
» فروشگاه
» ترک یک گناه...خود ارضایی
» دانلود و تبلیغات رایگان
» کیت اگزوز
» زنون قوی
» چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اخبار روز و آدرس etefaghat.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





» گزارش وبلاگي از مراسم عروسي پسر احمدي‌نژاد

جواد متين در وبلاگ خود در مورد مراسم عروسي دومين پسر رئيس‌جمهور در روز چهارشنبه گزارشي منتشر کرد که متن اين نوشته در ادامه مي‌آيد:

غروب 4 شنبه بود كه موبايلم زنگ خورد و براي فردا شب به يه جشن ازدواج دعوت شدم. جشن ازدواج دوست خوبم عليرضا. قبلاً خبرشو داشتم كه در عيد سعيد غدير خم خانوادگي به بيت رفته بودن و خطبه عقدش با خواهر زاده شهيد كاوه خونده شده بود. آقا در وصف شهيد محمود کاوه فرموده بودن: محمود، زمان انقلاب شاگرد ما بود اماحالا استاد ما شد.

پنجشنبه 26 خرداد 90 . شام ولادت باسعادت آقا امير مؤمنان علي (ع) ساعت 21 وارد باشگاه فرهنگي ورزشي نهاد شدم. بيرون باشگاه رفت و آمد مردم و ماشين ها در خيابان فرشته و اطرافش بقدري عادي بود كه شك كردم كه شايد اشتباه اومدم. انگار نه انگار كه داخل اين مجموعه جشن ازدواجه پسر رييس جمهوره وارد محوطه حياط تالار شدم و با ديدن يكدستگاه ون در سمت راست خودم فهميدم كه بايد موبايلم رو  تحويل بدم. صداي صلوات در گوشه اي از حياط توجه ام رو به خودش جلب كردم. صف نماز جماعت تشكيل شده بود و نماز اول رو خونده بودن. وارد تالار شدم. ميزهاي خالي از ميهمون كه همه براي نماز به محوطه حياط رفته بودن. يك ديس ميوه و شيريني، يك بطري آب معدني، پيش دستي و چاقو تموم اون چيزي بود كه براي پذيرايي رو ميزها گذاشته بودن.

از دكتر خبر گرفتم. گفتن در حياط پشتي در حال نمازن. عده اي از مهمونها بدليل كمبود جا به حياط پشت رفته بودن. نماز رو به حاج آقا ثمره هاشمي اقتدا كردم وبرگشتم به سالن. دكتر ميز اول در وروديه سالن كنار حاج آقا اكبري (پدر عروس خانم) نشسته بودند.بعد از احوال پرسي گرم با ايشون و تعداد ديگه اي از مسئولين از جمله آقاي مهندس زريبافان، آقاي رحيمي، آقاي دكتر زياري سر ميز نشستم.

مداح اهل بيت (ع) ضمن خيرمقدم به ميهمانان شروع به مديحه سرايي و مولودي خواني كرد تا اينكه آقا داماد وارد مجلس شد. مثل همه مجالس جشن ازدواج با تك تك ميهمانان احوالپرسي كرد و خوش آمد گفت و بعد هم كنار دكتر و حاج آقا اكبري نشست.

آقاي خيرخواه مدير باشگاه از دقت و اصرار دكتر به وضعيت پذيرايي برام تعريف كرد. از اينكه دكتر فقط يك نوع غذا سفارش داده و حدود 3.5 ميليون تومان كل هزينه سالن شده و دكتر پرداخت كرده . تعداد ميهمانان مرد حاضر در سالن رو 180 نفر عنوان كرد. خودم هم هر چي دقت كردم غير از چند مسئولي كه اسمشون رو آوردم از مسئولين كشوري و لشگري كسي ديگه اي نديدم. راستش قبلاً هم مراسم جشن ازدواج فرزندان مسئولين رفته بودم از بريز و بپاش هاشون كه بگذريم حضور همه وزرا و مسئولين كشور براي آدم يك جلسه مهم مملكتي رو تداعي مي كرد و شايد انتظار داشتم اونشب مسئولين و همراهانشون صف بكشن پشت هم و يه هزار نفري رو توو سالن ببينم!

ولي اونشب مواجه بودم با يه مجلس ساده ي ساده. مجلس جشني از جنس مردم. چون پدر داماد از جنس مردم بود. در همه جاي جشن سادگي بود و سادگي. در پذيرايي، ماشين عروس، شام در عين سادگي خوشمزه و خوش عطر. مجري برنامه هم كمي با عليرضا شوخي كرد و از يارانه و هديه يك ميليون توماني فرزند آيندش گفت كه دكتر هم لبخندي گوشه لبهاش نشست.

مراسم تموم شد و دكتر و پدر عروس خانوم جلوي درب خروج ايستادن تا ميهمانان از سالن خارج شوند. صحنه مواجهه بچه هاي 7. 8 ساله كه فرياد ميزدن دايي دايي با دكتر جالب بود كه اونها رو در آغوش ميگرفت و محبت ميكرد. حاج خانوم مادر دكتر هم كه بخاطر ناراحتي پا روي ويلچر نشسته بود اومده بود. عليرضا وليچر رو تا درب خروج حركت داد و به مادر بزرگ كمك كرد.

خواهر دكتر ، پروين خانوم احمدي نژاد كه عضو شوراي شهر تهرانه از اوضاع منطقه 17 ازم پرسيدن. همه رفتند و دكتر هم كه صاحب مجلس بود به آشپزخونه رفت و به دست اندركاراي سالن خداقوت گفت. همه رفتند و عروس و داماد هم بدون هيچ تشريفات اضافي سوار ماشين شدند و همراه خانواده هاشون بسمت خونه رفتند...

به دوست خوبم عليرضاي عزيز ، دكتر و خانواده محترمشون ، همينطور خانواده بزرگوار شهيد عزيز محمود كاوه تبريك ميگم و از خدا ميخوام بحق علي بن موسي الرضا (ع) عاقبت بخير بشن و زير سايه امام زمان (عج) زندگي خوبي داشته باشن.


نظرات شما عزیزان:

fuck you
ساعت10:38---15 شهريور 1390
fuck you
عروسی پسر یک جهود میمون صفت و میمون چهره... خیانت کاری که ایران را به قهقرا کشاند...


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در یک شنبه 29 خرداد 1390برچسب:, توسط جواد مهدوی زاده | لينك ثابت |

» عناوين آخرين مطالب ارسالي
حمله شجریان به اسلام در مصاحبه با VOA
عکس: نمایشگاه خودروهای سوپر فست
گزارش عيني از وضعيت حجاب مهمانداران هواپيما
عکسی که نامزد بهترین عکاسی سال 2011 شد
بازیگر نقش اول این فیلم برای همیشه از دیدن پسرش محروم شد!
تصاویر زنی که چند روزه 50 سال پیر شد(+عکس)
شهاب حسینی: از نور شهید بابایی بر من هم تابید
"معتمد آريا"؛ داور جشنواره ضد ايراني فيلم ابوظبي
تظاهرات اعتراض آمیز در هزار شهر جهان
مخابرات بستن VPNها را تکذیب کرد
بانك گردشگري اعلام كرد حاضر به تغيير مديرعامل خود نيست!
رويکردي جديد در طبقه مرفه/نگهداری شیر در خانه
تهدید بی‌سابقه اسد/ خاورمیانه در 6 ساعت به آتش کشیده می‌شود
شكنجه كودك دو ساله با شعله‌های فندك
جایزه ویژه صدای آمریکا به فردوسی‌پور!
محرومیت مادام‌العمر برای بن همام
پایان ماجرای بوگاتی 6 میلیاردی یک آقازاده با پلاک جعلی
زیباترین خانه تبریز+عکس
ثبت نام پيرترين گربه 2سر جهان درگينس+عکس
جاسبی به کارمندانش چقدر "حقوق"می‌دهد+ سند